در این ایام هیاهوی آسمان ، ترنم دلنشین فرشتگان و اشتیاق بهار در سبز شدن ، تپش های بهاری
قلبم را به بهاری ترین ساکن قلبم هدیه می کنم .
ناخدای قلبم !
اي پيام آور سپيده و صداقت ، اي معلم آب وشكوفه ، منادي باران وشبنم ، بیا تا در این فصل گل و
گندم و لبخند ، دلهایمان را دوباره به هم پیوند بزنیم ؛ شكفتن چشمهايمان را به زيباترين
صبحگاهان ، دلهايمان را به مشاهده شكوفا ترين بهاران و لبهايمان را به ترنم شيرين ترين
زمزمه ها بخوانيم و دستهايمان را در دست یکدیگر بگذاريم ، دلهايمان را با آسمان آشتي دهيم
و خلوت ترين جاده ها را ميهمان هياهوي گامهاي عاشق كنيم .
بیا تا با « عشق » شناخته شویم و و همدیگر را به قطره قطره نوازش خويش شكفتن و رستن
بياموزيم وبا گامهایی استوار دور دست ترین و كم عبور ترين جاده ها را در نورديم و آغوش
زخمهايمان را به روي خارهاي مكرر بگشاييم . وبا آمیزه ای از معرفت و عشق همديگر را به
بالندگي و سرزند گي بخوانيم .
بيا تا در لحظات بي پناهي روحها و سرگشتگي دلهايمان سنگ صبور شويم و باحوصله اي
بی پایان ، همه گوش باشيم تا مشكلات و دردهايمان را از همديگر بشنويم و روحمان را به
ساحل آرامش برسانيم . بيا تا طبيب درد هايمان و جراح انديشه هاي يكديگر باشيم .اکنون
که لبهای ترک بسته احساسم نیاز به قطره قطره نوازش تو دارد تا شکفتن و رستن بیاموزد ،
اکنون که قلب گرفته و غمگینم در انتظار وزشی از توست تا در شادی و سرزندگی بتپد . اکنون
که چشمهای ناامیدم در جستجوی توست نا تماشای نورانی ترین لحظه ها و زیباترین و
پرشکوه ترین چشم اندازها باشد ، بیا تا مرزدار جغرافیای عشق باشیم . میدانی که
عاشق شدن یعنی کسب اجازه برای چشم انداختن به بهشت .
بیا تا در گسترش آفاق عشق و امید تلاش کنیم و پرشور تر و پرشتاب تر از پیش با همان
خلوص و عشقی که از معبودمان وام گرفته ایم ، در کشتزار دلهایمان دانه های عشق و محبت
بیفشانیم و بارانی از خلوص ومعرفت نثار کنیم و بالندگی و سرزندگی درو کنیم .
بیا تا با همه هستی خویش « شکوه خوبی » و « لذت همراهی با خوبي » را بچشیم و از
نردبان کمال بالا برویم ودر قلمرو قلبهایمان تاثیر بگذاریم . بیا تا دیواری ازمهربانی و عشق
دور خود بکشیم ، دامن وجودمان را به آسمان پیوند زنیم ، چشمهایمان را به زیارت زیبا ترین
صبحگاهان ببریم ، و دلهایمان را به مشاهده بهاران بخوانیم . بیا تا دلهایمان را با آسمان آشتی
دهیم تا همه دلخوشی ما رضایتی باشد که از آسمان هدیه می گیریم . بیا تا قلبهایمان را
به سمت ملکوت بچرخانیم . بیا تا سخاوتمندانه و بزرگوارانه از کنار تلخی ها و ناباوری ها بگذریم
و به همین دلخوش باشیم که عاشق یکدیگریم . بیا گلها را بپروریم ، بذر ها را بشکوفانیم ،
چشمه ها را بجوشانیم و قطره ها را به وسعت آبی آسمان بکشانیم تا بهار را به ارمغان آورند .
ما نباید آیه یأس و ناامیدی تلاوت کنیم . عاشقانه بکوشیم ، مخلصانه بجوشیم و جام تلخ هر
سرزنش و تحقیر را بنوشیم اما وجود خود را به بهایی اندک نفروشیم . آفتاب من ! امید وارم
که تو را هیچگاه آشفته وشکوا زده نیابم .
مبادا قدر ناشناسی های من ، درخت تناور وجودت را آفت زده کند . میخواهم در سال جدید،
حرمت تو را پاس بدارم ، همدل و همراهت باشم و همیشه زبان به نشان سپاس وقدردانی
بر تو بگشایم . بیا تا ساده و بی ریا ، عاشقانه بکوشیم ، صادقانه بگوییم و زاهدانه و عارفانه
زندگی کنیم . بیا تا ما هم با آواز فرشتگان همراه شویم که زمزمه می کنند :
یا مقلب القلوب و الابصار ،
یا مدبر الیل و النهار ،
یا محول الحول والاحوال ،
حول حالنا باحسن الحال
بیا تا من و تو چشم به فردایی بدوزیم که حاصل تلاش ما شکوفایی امید در دلهایمان باشد .
به امید آن روز !
..
: با یک سلام بهاری در خدمت شما هستم
حیف بود روی متن زیبای پروانه جانم مطلبی بذارم ، واسه همین با اجازه ی ( بی اجازه ی )
پروانه ی مهربونم اومدم تو آپ زیباش تا سال نو رو به همه شما
به خصوص عزیز دلم پروانه خوبم تبریک بگم
تموم گفتنی ها رو پروانه به زیباترین شکل نوشت و من فقط اومدم بگم
بهترین دعاها و آرزوها رو سر سفره هفت سین برای پروانه خانومم میکنم
و امیدوارم به تمام خواسته هاش برسه و خوشبخت و سلامت زندگی کنه
پروانه جانم سال نو مبارک
نظرات شما عزیزان: